سکوت باد

نوشته های پراکنده

سکوت باد

نوشته های پراکنده


ما تغییر دهنده‌‌ایم و نه آفریننده!

وقتی درخت هست پس چوب به دست میاد، وقتی چوب هست پس میز ساخته می‌شه!

در اصل ما درخت را به میز تبدیل کرده‌‌ایم، تغییر فرم.

اگر فرض کنیم خدا هست پس آیا خدا یک جادوگر است؟

کوه را آفریده، اما از چی؟

اگر از چیز دیگر پس آن‌چیز را چه کسی ساخته و از چه؟ آیا خدا آن‌را از هیچ ساخته!؟!

آیا امکان دارد؟



تو کشوری‌ که سال‌ها، شادی و شادی کردن جرم بوده و غم و گریه باعث فخر و مباهات،

دیگه نمی‌شه زیاد از مردم ماتم‌زده انتظار معجزه داشت!



درست است گناه ما نابخشودنی بود

اما

نگاه تو ویرانگر بود

گناه پاکبازی این چنین بود

همین



دیگر نمی‌شود بدون فیلتر شکن در خیابان هم قدم گذاشت

باز کسی ، نامردی در هیبت مردی از پشت با باتوم نوازشت می‌کند

دیگر نمی‌شود بدون نوازش از کناری گذشت!


من یک نمونه از شاید سبزهای سرخورده از این جمعم

کاش ادامه می‌دادیم، کاش فرار این 2 دیکتاتور 2 سال زودتر رخ می‌داد

فعلن که به کاش‌ها قانعمان کرده‌اند!


هیچ چیزمان به هیچ چیزمان نمی‌آید

دانشمان به مدرکمان

مدرکمان به علممان

علممان به کارمان

کارمان به روحیهمان

روحیهمان به . . .

امروز ایران


روزنامه ایران رو اگه نگاه کرده باشید موج شادی مردم مصر رو نشون می‌ده، چرا ما نباید...


ولنتاینت مبارک ایران!


امروز ایران


روزنامه ایران رو اگه نگاه کرده باشید موج شادی مردم مصر رو نشون می‌ده، چرا ما نباید...


ولنتاینت مبارک ایران!


گندمزار

نه در روستا

در فضایی باز

نه در امپراطوری شرق

که در دریا

من تنها مانده‌ام

باز جمله‌ای خودخواهانه . . .



هر کاری رو میشه بهتر از اونی‌که انجام می‌شه، انجامش داد.