سکوت باد

نوشته های پراکنده

سکوت باد

نوشته های پراکنده

رفاقت و نیاز

آدم‌ها عاشق دوستی‌ان

اگه با دوستی به‌هم می‌زنن این بدین معنی نیست که دیگه دوستی نمی‌گیرن بلکه بدنبال یافتن دوستانی دیگرن!

بی‌ربط:

آدمی‌و می‌شناسم که با 3 تا آنتی‌هیستامین می‌ره فضا!


و دیگر!

نخند ای زندگی، صورتت سرشار از حماقت می‌شود

چون درونت هویدا می‌شود! سه نفر برای ط دنیا!


کودکان . . .

کودکان دوست‌داشتنی‌ان،

چون

رنگ نمی‌شناسند!

پناه‌گاه لرزان

یه زمانی تا دلمون می‌گرفت زودی پناه می‌آوردیم نت و سرمونو گرم می‌کردیم اما الان اینجا هم فقط یه اعتیاد به سایر اعتیادای زندگیمون اضافه کرده، فقط همین!


دانلود کتاب


برای دانلود کتاب‌های ممنوعه

آدرس سایت


خسته از عشق‌های وبلاگی

اولش با کلام شروع می‌شه، یا نه با نوشتار یا یه نظر بی‌ربط . . .

بعدش تو کلمات هم چیزایی می‌یابیم که فکر می‌کنیم همونی است که همیشه دنبالش بودیم! این آغاز یک توهم است.

بعد ادامه با حرف‌های زیبا، به دیدار می‌انجامد و این خطرناک‌ترین مرحله، نه صبر کنید، زیاد از هم خوشمون نیومد

و بعد بدترین اتفاق . . . ادامه این رابطه . . .

حالا به هم بدجوری عادت کردیم، زشتی و زیبایی بدجوری رنگ باخته و فکر می‌کنیم به مرحله دیدن پیچش مو رسیده‌ایم و این باز توهمی از جنس نادانیست!

چقدر ما زود خر می‌شویم!


پندار در پندار

بهاییت . . . !
1- امام جعفر صادق(بنیانگزار شیعه‌گری): خلیفه یا امام باید از سوی خدا برگزیده شود.
2- امام جعفر صادق: "مرا خدا برگزیده".
3- بعد از مرگ امام حسن عسگری(چون مرده و فرزندی در بیرون نمی‌داشته)، عثمان بن سعید نامی چنین گفته: او را فرزندی هست که نهانست و او امام می‌باشد.
4- یک‌داستان مهدی‌گری از باستان زمان در میان جهودان و ایرانیان می‌بوده که سپس به میان مسلمانان نیز آمده و آنان چنین می‌گفته‌اند: کسی در آینده با یک نیرویی بیرون از آیین خواهد برخاست و جهان را به نیکی خواهد آورد.
5- عثمان بن سعید از این نیز سودجویی نموده و چنین گفته: آن امام ناپیدا مهدی نیز هست و روزی‌که بیرون آید شمشیر کشیده جهان‌را به نیکی خواهد رساند.
6- شیخ احسایی(بنیانگزار شیخی‌گری) پس از هزار سال برخاسته و چون دیده هزار سال زندگی امام ناپیدا باورکردنی نیست به تاویل پرداخته و چنین گفته: آن امام ناپیدا مرده است ولی گوهر او پایدار است و در یک کالبد دیگری خواهد آمد.
7- سید باب برخاسته و همان سخن احمد را گرفته و چنین گفته: من امام زمانم و آن گوهر در کالبد من می‌باشد.
8- هم او در میان دیگر گزافه‌های خود چنین گفته: پس از دیر زمانی خدا یکی را که بزرگتر از منست(من یظهره الله) پدید خواهد آورد.
9- بها اندکی پس از باب برخاسته چنین گفته: آن کس بزرگتر یا من یظهره الله من می‌باشم.

این‌ها نه چیز است که بروی هم آمده که اگر یکی پوچ باشد کیش بهایی بی‌بنیاد خواهد گردید...
(از کتاب بهایی‌گری اثر کسروی)

متاسفانه...

 آنان که تاریخ را می‌سازند، فرصت نگارش آن‌را ندارند!


معاویه و مامون... شاه و خ....

هی اعتراض کردن که بنی‌امیه با توطیه و جنگ 3 امام مارو کشته، تا سقوط کرد

بقیه امامارو حکومت بعدی...


ملت ما هم هی اعتراض کردن تا شاه رفت، انقلاب بلایی سر مردم آورد که ...


کار

30 سال کار می‌کنی به امید روزی که بازنشست بشی...

بعدش دنبال کار می‌گردی که بیکار نباشی.